برای فهم قرآن، بایستی به خدای متعال متوسل شد!

مهمترین روش برای فهم سخن هر کس، رجوع به خود صاحب سخن است یعنی برای اینکه بتوانیم درک کنیم که او چه می گوید بایستی از خودش بخواهیم برای ما شرح دهد وگرنه ما از ظن خود یارش میشویم و این اشتباه است همچنانکه در روابط انسانی هم این اشتاباهات رخ می دهد و بیشتر اختلافات و نزاعات انسانی برای همین است!در فهم قرآن، اینکه خدای متعال چه می گوید و چه می خواهد بایستی از خدای متعال بخواهیم برایمان شرح دهد نه اینکه خودمان در مقام شرح و بحث آیات بشینیم!

لذا بایستی، اولا از خدا بخواهیم و به او متوسل شویم. ثانیا قرآن طوری سخن می گوید که انسان می تواند با بوسیله ی آیه ی به درکی از آیه دیگر برسد! ثالثا خودِ قرآن اجازه و دستور می فرماید که با کسانی که با خدای متعال ارتباط بیشتری و خالصانه ی دارند برای فهم قرآن کمک بگیریم! لذا با این وجود هیچوقت نمی توانیم مدعی شویم که به فهم کامل آیات دست یافتیم! زیرا بقول ابن عربی تمام این فهمها، اشاره ی است به مقصود الهی از نزول آیه (فتوحات مکیه،ج1،ص281)!

بنابراین تمام آن اولا و ثانیا و ثالثا جز با اراده و خواست الهی تحقق نمی یابد و از طرف ما هم جز با توسل و تعبد و تضرع به درگاه الهی کاری دیگر نبایستی صورت پذیرد!


موعظه جاویدان از حضرت صادق آل محمد ( صلوة الله و سلامه علیهم ) .

 

جناب فرید الدین عطار نیشابوری در بخش نخست کتاب تذکرة الاولیاء می نویسد :

 

نقل است که يکبار داود طايی پيش صادق آمد و گفت : ای پسر رسول خدای! مرا پندی ده که دلم سياه شده است .

گفت : يا اباسليمان ! تو زاهد زمانه ای . تو را به پند من چه حاجت است .

گفت : ای فرزند پيغمبر ! شما را بر همه خلايق فضل است و پند دادن همه ، بر تو واجب است .

گفت : يا ابا سليمان ! من از آن می ترسم که به قيامت جد من در من زند که حق متابعت من نگذاردی ؟ ( و یا ) اين کار به نسبت ( کار من ) صحيح و به نسبت ( کار من ) قوی نيست ( یعنی مانند من ، همت آنچنانی را بخرج ندادی ). ( و یا ) اين کار به معاملت ، شايسته حضرت حق بود .

داوود بگريست و گفت : بار خدايا ! آنکه معجون طينت او از آب نبوت است و ترکيب طبيعت او از اصل برهان و حجت ، جدش رسول است و مادرش بتول است ، او بدين حيرانی است .

داوود که باشد که به معامله خود ( به کارهای خالصانه خود ) معجب شود .