مصاحبه هفته نامه « تايم » با امام خميني رحمه الله كه در تاريخ 9 آذر 1358انجام شده است به شرح ذيل است :

( شايان ذكر است كه اين مصاحبه بعد از انتشار و معرفي مرد سال ( يعني امام خميني رحمه الله ) توسط مجله تايم صورت گرفته است . )

سؤال: [شما شاه سابق را به عنوان يك جنايتكار بين المللى شناخته‏ايد، و لكن دقيقاً جنايات او را مشخص نكرده‏ايد. ممكن است از جنايتهايى كه فكر مى‏كنيد او انجام داده است خلاصه‏اى بدهيد؟].

جواب: جنايات شاه بيشمار است و خلاصه‏اش هم به اندازه‏اى است كه نمى‏شود نوشت. تنها در طول دو سال گذشته، در زمانى كه مردم ما براى درهم كوبيدن نظام شاهنشاهى و برقرارى جمهورى اسلامى بپاخاستند و با فرياد اللَّه اكبر، سينه‏هاى خود را جلوى رگبار گلوله‏هاى آتشين عوامل سرسپرده شاه جلاد قرار دادند، تنها در همين دو سال آخر سلطنت اين خائن، بيش از شصت هزار كشته و صد هزار معلول داريم. و از سال 24 تا كنون جنايات شاه به حدى است كه روى تاريخ را سياه كرده است. شاه در طول سلطنتش ما را از حيث اقتصادى وابسته به اجانب بخصوص امريكا كرده است. و ايران را به صورت يك كشور ورشكسته درآورده است. و براى ابقاى خود بر سلطنت، نفت را رايگان به امريكا و گاز را به شوروى مى‏داده است. صنعت ما يك صنعت وابسته به غرب است. و ايران را به صورت يك كشور مونتاژكننده درآورده است. كشاورزى ما را نابود كرده است. تمام معادن زيرزمينى و رو زمينى ما، يعنى جوانان عزيزمان را در اختيار غرب قرار داده است. شاه، ايران را از نظر سياسى در موضع امريكا قرار داده است و هميشه ايران را طرفدار ظالمان و مستكبران قرار داده است. موضعگيريهاى ايران در سازمانهاى بين الملل نشان دهنده اين واقعيت است. و اگر شاه از ترس ملت موضعى بر خلاف امريكا گرفته است، در باطن با امريكا بوده است، مثل قضيه فلسطين و اسرائيل. شاه گرچه در بعضى از محافل از فلسطين دفاع كرد، ولى نفت ما را به دشمن اسلام و مسلمين، اسرائيل غاصب مى‏داد. از نظر نظامى اسرائيل را تغذيه مى‏كرد و بالاخره با تمام وجود به اسرائيل كمك مى‏كرد. شاه از نظر نظامى ما را كاملًا به امريكا وابسته كرده است كه رهايى از آن خود مشكلى بزرگ است. او نفت ما را به امريكا مى‏داد و در عوض پايگاه نظامى براى خود امريكا در ايران مى‏ساخت. از همه اينها مهمتر او كمر به هدم اسلام و مسلمين بسته بود. نوشتن جنايات او محتاج كتابى است بزرگ. از نظر فرهنگى فرزندان اين كشور را چنان به غرب گرايش داده است كه دردآور است. مغزها را با تبليغات غرب شستشو داده است كه اگر ما بخواهيم مغزها را از غرب‏زدگى نجات دهيم خود مشكلى است بسيار بزرگ.

 [در چه حد حضرت عالى قادر هستيد او را قضاوت نماييد؟ شما يك انسان هستيد. چطور مى‏توانيد مطمئن باشيد كه سنجش شما صادقانه با قوانين اسلام و [با] خواسته خداوند همراه است؟ آيا هر گز خداوند با شما صحبت كرده است و يا اينكه راهنمايى براى شما فرستاده است؟]

- مطالبى را كه من در بالا گفتم قضاوت يكايك مردم ايران است و من بارها گفته‏ام كه تنها بازگوكننده افكار مردم ايران هستم.

 [آيا اين حقيقت كه بالقوه تمام حكومتهاى دنيا گرفتن گروگانها را محكوم كرده‏اند، شكى را در ذهن شما در مورد موقعيت خودتان به وجود نياورده است؟]

- محكوم كردن حكومتها مسئله‏اى نيست كه از روى ميل خودشان باشد. بلكه آنان اكثراً تحت نفوذ ابرقدرتها هستند. ما مى‏خواهيم به دنيا ثابت كنيم كه ابرقدرتها را مى‏توان با نيروى ايمان شكست داد و پيروزى را به دست آورد. ما با تمام قدرت در مقابل امريكا مى‏ايستيم و از هيچ نيرويى ترس نداريم.

 [شما اعتراض داريد كه غرب كوشش كرده است ارزشهايش را بر ايران تحميل كند، چرا شما سعى مى‏كنيد كه ارزشهاى اسلامى و ديدگاهتان را از عدالت اسلامى بر نمايندگان غرب تحميل كنيد؟]

- ما هر گز نمى‏خواهيم ارزشهاى اسلامى را بر غرب تحميل كنيم. نه بر غرب و نه بر شرق،بر هيچ كس و هيچ جا اسلام تحميل نمى‏شود. اسلام با تحميل مخالف است. اسلام مكتب تحميل نيست. اسلام آزادى را به تمام ابعادش ترويج كرده است. ما فقط اسلام را ارائه مى‏كنيم. هر كس خواست مى‏پذيرد و هر كس نخواست نمى‏پذيرد.

 [آيا درك كرده‏ايد كه رئيس جمهور امريكا حتى اگر آرزو كند قانوناً نمى‏تواند شاه را به ايران تحويل دهد و يا به كشور سومى با علم به مجرم بودن تحويل دهد. آيا انتظار داريد كه كارتر اصول اساسى كشورش را زير پا بگذارد. آيا اين با مكتب و اصول اخلاقى شما متناقض نيست؟]

- آيا امريكا و رئيس جمهور امريكا قانوناً مى‏توانست ايران را زير رگبار تانك و توپ و مسلسل قرار دهد، ولى شاه را نمى‏تواند «قانوناً» پس دهد! اين چه قانونى است كه امريكا سالها در جهان مى‏تواند مردم را استعمار و استثمار كند ولى يك نفر را كه عامل كشتارهاى وسيع مردم ايران است نمى‏تواند «قانوناً» پس دهد. آيا اين را مى‏شود «قانون» ناميد؟

- [شما با قاطعيت از سفارت به عنوان لانه جاسوسى صحبت مى‏كنيد، و لكن شواهد كافى براى اين موضوع وجود ندارد. آيا آگاهى داريد كه اين وظيفه هر ديپلماتى است كه اطلاعات درباره كشورى كه در آن هست جمع نمايد و اين قانون مشروع پذيرفته شده است؟ شما اين را نمى‏دانيد كه حتى زمانى كه شواهدى بر جاسوسى، عليه ديپلماتها در دست هست بسادگى آنها اخراج مى‏شوند به جاى آنكه به وسيله كشور ميزبان در محك آزمايش قرار گيرند؟]

- اطلاعات جمع كردن غير از جاسوسى كردن است. دلايل به دست آمده حاكى است كه اينان براى هر منطقه از ايران نقشه‏اى كشيده بودند. اينها براى تعطيل مدارس ما نقشه‏ها كشيده بودند. اينها براى درگيريهاى مسلحانه در نقاط مختلف كشور نقشه كشيدند. آيا اين كسب اطلاع است؟ ان شاء اللَّه در آينده دانشجويان مسلمان روشن خواهند كرد.

 [اگر شما مخالف با فعاليتهاى سفارت امريكا هستيد، چرا آن را نبستيد؟ يا تعدادى از پرسنل آن را بيرون نكرديد؟]

- بستن و نبستن مربوط به دولت است و من در اين امور دخالت نمى‏كنم.

 [آيا موافقت داريد كه امريكا به طور طبيعى سعى كند كه رابطه‏اش را با حكومت جديد به صورت‏ عادى درآورد و در اين ميان فروش مجدد لوازم يدكى براى ارتش، همراه كوشش براى بازكردن گرههايى كه در مورد مسائل تجارى هست، به طورى كه براى ايران قابل قبول باشد آغاز كند؟]

- اين مسلم است كه ما رابطه‏اى را كه به ضرر ملتمان باشد به هيچ وجه نمى‏پذيريم ولى در غير اين صورت ارتباط تجارى و ساير ارتباطات مادامى كه به نفع ملت ما باشد از نظر من مانعى ندارد و عقد چنين قراردادهايى با دولت است و به من مربوط نيست.

 [آيا آگاه هستيد كه تا چه اندازه ايران را تنها كرده‏ايد؟ كليه كشورهاى همجهت، حتى كشورهاى اسلامى، گرفتن گروگان را محكوم كرده‏اند. شما ايالات متحده را از ايران بيرون انداختيد، لكن چه كسى شما را از فشارهاى شوروى آزاد خواهد نمود؟]

- ما ايالات متحده را از ايران بيرون انداختيم تا حكومت اسلام را برقرار نماييم. بيرون انداختن دولت امريكا بدين معنى نيست كه شوروى جايگزين آن شود. شعارهاى مردم ما نشان دهنده اين حقيقت است. آنان در تمام تظاهرات و مبارزاتشان فرياد مى‏زدند نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى. اگر روزى شوروى ما را تحت فشار قرار دهد ما با نيروى ايمان، با همان نيرويى كه امريكا را بيرون كرديم از عهده شوروى هم برخواهيم آمد. ما متكى به خدا و نيروى لا يزال مردم هستيم.

 [شما بايستى اين حقيقت را قبول كنيد كه امريكا هر گز شاه را تحويل نمى‏دهد. اگر در اين شك داريد- خيلى ساده- امريكا را درك نكرده‏ايد. اما شاه ممكن است امريكا را در زمانى كه مدت اقامتش تمام شد، ترك نمايد. در اين صورت آيا ممكن است كه گروگانها را آزاد كنيد؟ در صورتى كه سازمان ملل متحد موافقت كند كه در مورد شكايات شما رسيدگى به عمل آورد، در همين زمان آيا تمام ديكتاتورهاى دنيا بايستى توسط سازمان ملل مورد بازجويى قرار گيرند؟]

- اتفاقاً ما امريكا را خوب درك كرده‏ايم و فهميده‏ايم كه مى‏توانيم در مقابلش بايستيم و از حيثيتمان دفاع كنيم. ما امريكا را شناخته‏ايم و ثابت كرده‏ايم كه در مقابل ظلم بزرگش كه نگهدارى شاه است مقاومت كرده و او را از پاى درخواهيم آورد. ما امريكا را در منطقه شكست خواهيم داد. اگر شاه امريكا را ترك كند مسئله‏اى حل نمى‏شود. ما به اميد خدا امريكا را در اين موقع محاكمه خواهيم كرد. يك سازمان بين المللى بايد اقدام جدى كند تا امريكا را متقاعد سازد تا شاه را به ما پس بدهد. اين سازمان بايد تمام اموال شاه را كه از مال اين ملت دزديده است بگيرد و پس دهد. يك سازمان بين المللى بايد تمام ديكتاتورها را محاكمه كند. اين يك امر طبيعى است. ما زير بار ظلم نمى‏رويم و با ظلم كنار نخواهيم آمد.

 [چرا شما در اين نزاع ميانجى نمى‏شويد؟ معمولًا افراد با منطق چنين مى‏كنند، تا زمانى كه عقايد مختلف در جهان وجود دارد. شما، رمزى كلارك ، والْدْهايم و سازمان آزاديبخش فلسطين را رد كرده‏ايد.]

- من نخواستم بگويم كه اينان بدون حرمت هستند، نه. من در حدود بيست سال است كه از فلسطين در مقابل اسرائيل دفاع كرده‏ام. من زمانى خطر اسرائيل را گوشزد مى‏كردم كه اسمى از فلسطين و اسرائيل در ايران نبود. ما مدافع مبارزات حق طلبانه فلسطينيها در مقابل اسرائيل هستيم. ولى يك مسأله از همه مهمتر است و آن اينكه من مى‏خواهم به تمام مردم جهان بگويم كه هر گز ميانجى بين ظالم و مظلوم نشوند. بايد در چنين مواقعى طرف مظلوم را گرفت و خصمانه بر دشمن تاخت. آخر ميانجيگرى بين ظالم و مظلوم خود ظلمى بزرگ است و ما مى‏خواستيم كسى چنين ظلمى را مرتكب نشود. از اين جهت نپذيرفتيم و نخواهيم پذيرفت. و منطقى كه از ظالم دفاع كند و بر مظلوم بتازد، منطق نيست. اگر شما رفت و آمد نمايندگانتان را به عنوان ميانجى بين اسرائيل و فلسطين منطقى مى‏دانيد ما آن را منطقى نمى‏دانيم. ما تنها دفاع از فلسطين را منطقى مى‏دانيم. هر كس بخواهد حق ما را در دنيا ثابت كند ما آن را تأييد مى‏كنيم. البته بايد خود ظالم نباشد و الّا ما از ظالم تأييد نمى‏كنيم. و لو به نفع ما كار كند. ما داراى اصولى هستيم كه تا ابد به آن پايبند خواهيم بود.

- [شما زندگى خيلى منزوى داشتيد، شما اقتصاد جديد و حقوق روابط بين المللى را مطالعه نكرده‏ايد.

تحصيل شما مربوط به علوم الهى است، شما در سياست و گرفتن و دادن يك زندگى اجتماعى درگير نبوده‏ايد. آيا اين در ذهن شما اين شك را به وجود نمى‏آورد كه ممكن است عواملى در اين معادله باشد كه شما نمى‏توانيد درك كنيد؟]

- ما معادله جهانى و معيارهاى اجتماعى و سياسى‏اى كه تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مى‏شده است را شكسته‏ايم. ما خود چارچوب جديدى ساخته‏ايم كه در آن عدل را ملاك دفاع و ظلم را ملاك حمله گرفته‏ايم. از هر عادلى دفاع مى‏كنيم و بر هر ظالمى مى‏تازيم، حال شما اسمش را هر چه مى‏خواهيد بگذاريد. ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت. اميد است كسانى پيدا شوند كه ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراى امنيت و ساير سازمانها و شوراها را بر اين پايه بنا كنند، نه بر پايه نفوذ سرمايه داران و قدرتمندان كه هر موقعى كه خواستند هر كسى را محكوم كنند، بلافاصله محكوم نمايند.

آرى با ضوابط شما من هيچ نمى‏دانم و بهتر است كه ندانم.

 [آيا هر گز در مورد چيزى اشتباه كرده‏ايد؟]

- بغير از رسول اكرم و ائمه طاهرين همه اشتباه مى‏كنند.

 [منصفانه بگوييد و به عنوان يك مرد سياسى بگوييد آيا انقلاب شكست نخورده است؟ اقتصاد زنده نشده است، افراد فقير در جنوب تهران همچنان فقير هستند، ارتش احتمالًا نمى‏تواند چنانچه حمله‏اى از خارج شود دفاع نمايد، فعاليت عادى و سياسى وجود ندارد و احزاب سياسى در بينظمى هستند؟]

- ممكن است همه اينها راست باشد. ولى انقلاب شكست نخورده است. انقلاب پايه‏هايش محكمتر شده است. اين يك واقعيت است كه مردم ما به انقلاب خو كرده‏اند و همه انقلابى‏اند. آنها طالب شهادت‏اند. من اين را جدى مى‏گويم. ما خيلى آسان مى‏توانيم در مقابل امريكا بايستيم. او ممكن است ما را از بين ببرد ولى انقلاب ما را نمى‏تواند. و به همين دليل است كه مى‏گويم ما پيروز هستيم. به شعارها توجه كنيد.

مى‏گويند، ناو هواپيمابر ديگر اثر ندارد. از منطقِ شهادت، كارتر خبر ندارد. امريكا چه مى‏فهمد شهادت چيست. و به همين دليل ما همه مسائل را حل مى‏كنيم، ولى خرابيهاى‏ اوضاع ايران ريشه پنجاه ساله دارد و حد اقل بيست سال طول مى‏كشد تا مردم به وضع عادى درآيند و مردم ما هم به اين دليل قيام نكرده‏اند. آنها مى‏گفتند و مى‏گويند استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى. آزادى و جمهورى اسلامى به دست آمد، ولى براى استقلال كامل بايد دست شرق و غرب را كوتاه كرد و اين كار را خواهيم كرد.

 [آيا شما واقعاً تا اندازه‏اى كنترل را از دست نداده‏ايد؟ بنا به گفته بعضيها گرفتن سفارتخانه بدون آگاهى و حمايت شما يا شوراى انقلاب انجام نمى‏شود. آيا آنان سياستشان را خارج از دستهاى شما انجام داده‏اند. آيا شما جمعيت را كنترل مى‏كنيد؟]

- عدم شناخت صحيح شما از مردم ايران موجب اشتباهات بسيارى است. ملت ايران به مناسبت ظلمهايى كه از امريكا ديده است نسبت به امريكا كينه عجيبى دارند و ما هم آنان را به سوى استقلال و رهايى از امريكا سوق مى‏دهيم و به همين جهت است كه آنان لانه جاسوسى امريكا را تصرف كردند. آنجا مسلماً لانه جاسوسى است و اصولًا ما امريكا را مى‏خواهيم چه كنيم؟ اين سؤال همه مردم ايران است.

 [آيا اين منصفانه است كه شما داراى دو نقش باشيد و هر دو نقش را بازى كنيد. بعضى از اوقات شما دستورهايى منتشر مى‏كنيد كه مردم چه بكنند و بعد زمانى كه مى‏خواهيد از مسئوليت بر حذر باشيد جواب مى‏دهيد كه نمى‏توانيد هيچ كارى بكنيد و مى‏گوييد اين در دست مردم است. يا در دست دانشجويان است.]

- اين يك واقعيت است كه من به عنوان خمينى نظر خود را مثل ساير مردم مى‏دهم و مى‏گويم چه بايد كرد و يا چه بايد بكنند. ولى اين را بايد بدانيد كه گروگانها در دست دانشجويان مسلمان هستند.

 

منبع : صحيفه امام ، ج‏11 ، ص 155 .