تقوا ، تمايز زندگي ها !
امام خميني رحمة الله عليه ( صحيفه امام ، ج7 ، 431 ) در جمع فرهنگيان ( سال 1358 ) در بياناتي مهم ، لزوم توجه به زندگي الهي و تفاوت آن با زندگي غير الهي ، فرمودند :
اين مسأله تصادفى نيست: مسئله اينكه در مدارس ما در زمان اينها ضد اسلامى نمو مىكرد تصادفى نبود. مسأله، مسئله حساب شده بود؛ حساب كرده بودند كه آن چيزى كه بتواند يك كشورى را از دست آنها نجات بدهد انسان اسلامى متعهد است. آنهايى كه اسلامى بار نمىآيند و همه توجهشان به همين عالم ماده است- آنها- دنبال اينند كه اتومبيل داشته باشند! اين اتومبيل از دست شيطان به آنها برسد يا از دست خدا برسد فرقى ندارد در آن كه مىدهد؛ او اتومبيل مىخواهد، او پارك مىخواهد، او زندگى مرفه مىخواهد؛ اين زندگى مرفه را يك نفر دزد به او بدهد يا يك نفر نبى به او بدهد، هيچ فرقى پيش او نيست؛ براى اينكه به آن دهندهاش كارى ندارد. انسانِ متعهد است كه اگر چنانچه پاركها را يك آدم منحرف به او بدهد قبول نمىكند؛ و اگر يك چيز مختصر را يك آدم صحيح به او بدهد برايش ارزش قائل است. اين انسان است كه اين طور است. آنكه مىتواند منفعت يك مملكت و يك كشورى را حفظ كند آنى است كه فرق مىگذارد ما بين زندگىاى كه از كارتر به او برسد، يا زندگىاى كه از يك فرد مسْلم به او برسد. بين اين دو تا فرق مىگذارد. اين نمىرود دنبال اينكه از شاه باشد، خوبتر باشد، بهتر باشد، و لو از يك آدم جنايتكار باشد! او دنبال اين است كه از كجا پيدا شد، نه چى هست. آنكه مادى است دنبال اين است كه اينكه دست من آمد چى هست؛ كار به اين ندارد كه از كجاست. آن كس كه متعهد است دنبال اين است كه از كجا آمد. آيا از طريق حلال آمد؟ آيا از مال مردم دارند به اين مىدهند؟ مال دزدى است اينكه دارد به او مىدهد؟ مال حلال است كه دارد به او مىدهد؟ اين دو طايفه با هم فرق مىكنند. آنى كه مىتواند حفظ منافع يك كشورى را بكند اين هست كه «از كجا آمد»، نه آنى كه «چى هست». آنكه مىبيند، خود همين «چى هست» را مىخواهد، اتومبيل مىخواهد خوب شركت نفت به او اتومبيل مىدهد. شركت نفتى كه آنها مثلًا تأسيس كردهاند به او مىدهد، بهتر. خوب، او خوبترش را مىدهد، براى او كار مىكند؛ سفارتخانه به او مىدهد، براى او كار مىكند. براى اينكه منفعتش را اينجا مىبيند. كار ندارد كه كى مىدهد به او و از كجا آمده. لكن انسان متعهد اگر چنانچه صدها ميليون سفارتخانه به او بدهد قبول نمىكند؛ براى اينكه مىبيند كه از جايى آمده است كه مىخواهد اين را منحرف كند. اين مىدهد كه عوض بگيرد؛ مجان نمىدهد. سفارت امريكا اگر به كسى چيز مىدهد، يا سفارت انگلستان به كسى، چيزى مىدهد، مجان نمىدهد؛ او مىدهد كه از او كار بكشد.
لذا ، حضرتشان به مسلمانان و شيعيان امير المومنين علي عليه السلام ، گوشزد مي كنند كه امور خود را ، از كوچكترين ( مانند خريد و فروش و ساخت و ساز و اياب و ذهاب ) تا بزرگترين ( حكمراني كشور مانند مسوول براي كشور ) با ايمان و تقوا ( و حب نسبت به اهلبيت عليهم السلامِ مجري امور ) تنظيم و تمييز كنند .